دوره های کودکی اول ودوم وویژگی های آن ها:
تهیه وتنطیم دانش آموزان سال سوم دبیرستان نمونه دولتی شهید همت شهرضا گروه آقای خیر
فرزندانتان تا 7 سالگی مقام سروری دارند و در هفت سال پس از آن باید به اطاعت از پدر و مادر تمرین کنند و تادیب گردند و در هفت سال سوم باید مشیر و مشاور بوده و در تحمل وزر و سنگینی وظایف و تکالیف ، ممارست کرده و کارایی کسب نمایند.(پیامبر اکرم ص)
کسی که با کودک سروکار دارد باید خود را با عوالم او هماهنگ ساخته و رفتاری که در خور درک اوست پیش گیرد وگرنه نمی تواند با او تفاهم نماید و اگر ما با کودک خردسال رفتاری را پیش گیریم که بیش از ظرفیت عقلی و یا توانایی جسمانی او باشد اسباب دگرگونی و پریشانی او را فراهم می آوریم.
ویژگی های رشد روانی کودک در 7 سال دوم ( دوره اطاعت)
کودک در دوره اطاعت به خصوص چند سال اول ، خود را کاملا در اختیار معلم و مربی قرار می دهد . دستورات و برنامه های او را براحتی می پذیرد .بنابراین نقش تقلید بسیار مهم است.به برکت وجود این غریزه ، کودک بسیاری از رسوم زندگی ، آداب معاشرت ، غذا خوردن ، لباس پوشیدن را از پدر و مادر و معلم و سایر معاشران فرا می گیرد و به کار می بندد.
روحیه اطاعت در اواخر دوره ، یعنی 12 تا 14 سالگی با نوعی عصیان و خودمداری آمیخته می شود .در این ایام فرد برزخ بین کودکی و نوجوانی را طی می کند.زیراکودک هنوز به آن حد از رشد نرسیده است که خود بتواند بین این دو شخصیت خویش وحدتی ایجاد کند.(وحدت نه تمایز)
ویژگی های رشد عاطفی کودک در 7 سال دوم ( دوره اطاعت)
کودک 7 تا 8 ساله اشیا مورد علاقه اش را بزرگتر نقاشی می کند ، او نمی تواند از بروز این تمایلش خودداری کند در حالیکه در اواخر این سنین نوعی خودداری از عواطف مشاهده می شود که نمونه ای از بروز اراده است .یعنی از این پس ترسها و خشم ها می توانند به شکل لفظی تجلی یابند درحالیکه پیشتر از این به شکل حرکتی به نمایش درمی آمدند.
کودک در نقاشی های جمعی معمولا اشخاصی را که دوست دارد نزدیک خودش و اشخاصی را که دوست ندارد دورتر به خود می کشد یا حذف می کند.
حالات هیجانی ، خشم ، ترس ، خوشحالی در ابتدای دوره اطاعت دوام ندارد .
کودک در ابتدای دوره به شدت وابسته به خانه و پدر و مادر است اما در اواخر اگر گروهی او را نپذیرد دچار اختلال عاطفی می شود.
دوستان من به مبحث نقاشی های کودکان علاقه شخصی دارم ، از عزیزانی که در این زمینه تخصص و تجربه دارند ، خواهشمندم ، در تکمیل این مباحث به من کمک کنند.
همسالان همانند معلمان نقش بسیار موثری در رشد اجتماعی کودک دارند.به این طریق کودک تصویر روشنی از توانایی ها ، مهارت ها ، نقاط ضعف خود بدست می آورد و می تواند توانایی هایش را به آزمایش گذارد و با تایید و تقویت آنان به خویشتن پنداری مثبت نسبت به خود دست یابد.
به تدریج پیدایش و گسترش تشخص طلبی و فردیت افزایش می یابد.در سالهای اول این دوره ، اگرچه کودک خود را در مرکز عالم می بیند و هر چیز را برای خود می خواهد اما برای خود شخصیتی مستقل قائل نیست.در 12 الی 13 سالگی عدم اتکا به دیگران به هنگام حل مشکلات به خوبی در وی دیده می شود.کودک سعی می کند به عنوان یک فرد در مقابل سایر افراد مطرح می شود که این تشخص طلبی او را نشان می دهد.
مفاهیمی چون عدالت و انصاف او را جذب کرده و نسبت به آنها شدیدا عاطفه نشان می دهد.
ویژگی های رشد اعتقادی کودک در 7 سال دوم ( دوره اطاعت)
تفاوت دختر و پسر در مکلف شدن شرعی ، به دلیل تفاوت آنها در بلوغ روانی است
از امام صادق پرسیدند :در چه سنی کودک را وادار به نماز کنیم ؟ فرمودند :بین ۶ و ۷ سالگی.
حافظه کودک در ۹ سالگی به اوج شکوفایی می رسد .حفظ آیات و احادیث ممکن است در زمان یادگیری مورد استفاده قرار نگیرد اما در آینده کودک بسیار موثر است.
ویژگی های رشد حرکتی کودک در 7 سال دوم ( دوره اطاعت)
در این مرحله تحولات گذشته هر چه بیشتر به پختگی رسیده و حرکات کودک از تعادل و قدرت بیشتری برخوردار می شود.
ویژگی های رشد ذهنی کودک در 7 سال دوم ( دوره اطاعت)
کودک در دوران دبستان رابطه علت و معلول پدیده ها را جستجو می کند و علل مرموز و ناشناخته را مردود می شمارد.
تفاوت این دوره با پیش از دبستان ، فاصله ای است که بین تصورا ت و واقعیت ها می گذارد.
ویژگی های رشد اجتماعی کودک در 7 سال دوم ( دوره اطاعت)
اریکسون ، کودک را در سنین ۶ تا ۱۱ سال ، سن بین حقارت یا لیاقت(کفایت )ارزیابی می کند.
توصیه می کنم به مبحث حقارت نگاهی بیندازید.
او معتقد است که کودک در این مرحله برای اولین بار ، مهارتها و فعالیت های اولیه فرهنگی را می آموزد .که شامل خواندن ، نوشتن ، همکاری با دیگران است که از طریق آموزش و پرورش القا می شود.
او از اینکه می تواند کار خاصی مانند :انجام تکالیف درسی ، ورزش ، خواندن و نوشتن و هنر را با سعی و تلاش انجام دهد ، احساس کفایت می کند . در صورتیکه چنین احساسی به حد کافی در این دوره به رشد نرسد ، احساسکهتری و حقارت پدید می آید.
احساس حقارت ممکن است از ارزش گذاری های دیگران ناشی شود مثلا وقتی کودک متوجه می شود در مدرسه ارزش افراد بر اساس نژاد ، وضعیت اقتصادی ، ظاهر ، طبقه اجتماعی تعیین می شود.
احساس عزت نفس عبارتند از :ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود.
کوپر اسمیت در تحقیقی به این نتیجه رسید که کودکان با عزت نفس بیشتر ، افرادی هستند که احساس اعتماد به نفس ، استقلال ، خلاقیت و شجاعت می کنند و به راحتی تحت تاثیر و نفوذ عوامل محیطی قرار نمی گیرند.
طبق نظریه راجرز ، عزت نفس ، در اثر دریافت نظر مثبت دیگران در مورد خود بوجود می آید که شامل : واکنش های صمیمی ، طرز برخورد گرم و محبت آمیز ، احترام ، پذیرش و مهربانی از طرف محیط به خصوص اولیا و مربیان است.
توصیه ها :
· همانطور که قبلا هم گفتیم : هرگز کودک را وادار به کاری که از عهده آن خارج است ، ننماییم زیرا این عمل موجب سلب اعتماد او از خودش می شود و هسته اولیه احساس کهتری در او پرورش می یابد.
· نیازهای جسمانی در صورتی که تامین نشود به مرگ منجر خواهد شد در حالی که نیاز های روانی و اجتماعی اگر ارضا نشوند نمی توانند منجر به مرگ شوند اما بدون تردید بی میلی و عدم تمایل به زندگی و احساس بی ارزشی و پوچی را بوجود خواهند آورد (که به نظر من ۱۰۰ پله از مرگ حتی زود هنگام یک کودک هم بدتر است)
باید علت تنبلی (نداشتن انگیزه) که نشانه اصلی آن عدم علاقه به فعالیت است را جستجو و در جهت رفع آن برآمد